مینا خانم - قسمت چهارم
يه شب بابا و مامانم ساعت 6 بعد از ظهر رفتن مهموني ... منم چون حالش رو نداشتم نرفتم ... طرفاي ساعت 7 بود كه به سرم زد به اميد زنگ بزنم كه بياد و منو بكنه ... بهش زنگ زدم و گفتم كه خونه ما خالي شده و اونهم گفت كه الان ميام ... طرفاي ساعت 8 بود كه زنگ خونمون رو زدن ... درو كه باز كردم ديدم اميد پشت در وايساده و حسابي هم خوشتيپ كرده و خوشكل شده ... اومد تو و با هم روبوسي كرديم ... تو هال رو مبل نشست و منم از آشپز خونه واسش ميوه و شيريني آوردم و با هم كلي گپ زديم ... ازم پرسيد مامانت اينا كي برميگردن ؟ منم گفتم ساعت 1 شب ... بعد از نيم ساعت كه با هم گپ زديم ... بهم گفت كه اماده اي شروع كنيم ؟... منم گفتم آره و رفتيم تو اتاق خواب من ... شرو كرد سينه هام رو از رو لباس ماليدن و كم كم تاپم رو در آورد ... و كامل منو لخت كرد ... منم لباساي اون رو در آوردم ... وقتي شرتش رو در آوردم كيرش حسابي شق شده بود ... منم حسابي واسش ساك زدم و كيرش رو خوردم ... آه و اوه اميد در اومده بود و داشت حسابي كيف ميكرد ... اميد كيرش رو از دهنم در آورد و روي تخت خوابيد و به من گفت كه سرو ته روش بخوابم ... منم اين كار رو كردم ... كسم جلو دهن اميد بود و كير اميد جلو دهن من ... اميد كس منو ميخورد و منم واسش ساك ميزدم ... اين حركت اميد خيلي به من حال داد و خيلي كيف ميكردم ... بعد از 5 دقيقه اميد بلند شد و من خوابيدم رو تخت و كيرش رو گزاشت دم كسم و پاهام رو بالا گرفت ... كسم حسابي خيس شده بود و كير ميخواست ... يهو اميد با يه فشار كيرش رو تا ته كرد تو كسم و من هم بي اختيار يه آه بلند گفتم ... اميد شروع كرد به تلنبه زدن و كيرش رو تو كسم عقب جلو ميكرد ... خيلي هال ميداد و داشتم حسابي كيف ميكردم ... اميد هم كم كم داشت سرعت تلنبه زدنش رو زياد ميكرد ... و بعد از چند دقيقه من ارضا شدم ... اميد هم كه منو حسابي از كس كرده بود ... وقتي ارضا شدم كيرش رو در آورد و شرو كرد به خوردن و ماليدن سينه هام كه من بازم سر هال بيام ... سينه هام حسابي سفت شده بود و من هم سر هال اومده بودم و باز هم كير ميخواستم ... اميد به من گفت رو شكمت بخواب و كونت رو بده بالا ميخوام كونت رو بكنم ... منم همين كار رو كردم و اميد هم از رو كمدم ژل مو رو ورداشت و اول به كون من زد و بعد هم به كيرش ... و به من گفت شل كن و كيرش رو گزاشت دم كونم و آروم كرد تو ... آروم آروم ميكرد تو ... و منم دردم گرفته بود ... كه يهو اميد تا ته كرد تو و من هم يه جيق كوتاهي كشيدم ... و بعد كيرش رو عقب جولو ميكرد ... منم چشام رو بسته بودم و از تلنبه زدن اميد داشتم لذت ميبردم و ديگه درد نداشتم ... اميد هم سرعتش رو بيشتر كرد ... كلفتي كيرش رو تو كونم احساس ميكردم و كونم حسابي باز شده بود ... اميد هم حسابي حال ميكرد و حسابي هم عرق كرده بود ... بعد كيرش رو از تو كونم در آورد و منم برگشتم و كير اميد كردم تو دهنم و واسش ساك زدم ... حدود 5 دقيقه ساك ميزدم كه آبش ريخت تو دهنم و منم همشو خوردم و نزاشتم حتي يه قطره بيرون بريزه ... خيلي چسبيد و حسابي هم حال داد ... و بعد رو تخت دراز كشيديم و بعد از چند دقيقه اميد بلند شد و لباساش رو پوشيد و منو بوسيد و رفت ... منم گرفتم خوابيدم .........
Comments
Post a Comment